همه ما کارهایی را داریم که انجام دادنشان را دوست داریم و از طرفی نیز کارهایی را داریم که شاید از انجام دادن آن کار لذتی نسیبمان نشود. شاید شکل بهتر سوال این باشد. آیا هر کاری را که دوست داریم انجام دهیم، الزاما درست است؟برای شفافتر شدن، در ادامه به چهار حیطه کلی دست بندی کارها خوام پرداخت.
- دسته اول کارهایی هستند که دوستشان داریم ولی نیازی به آنها نداریم و یا حتی ضرر هم دارند. مثل پیتزا خوردن هر شب یا بیکار بودن و کاری انجام ندادن در طول هر روز.
- دسته دوم کارهایی هستند که دوستشان داریم و برایمان سودآوراند. مثلا یک نقاش که عاشق کشیدن نقاشی است و روزانه زمان و توجه زیادی رو برای اینکار صرف میکند.
- دسته سوم کاری است که دوست نداریم ونتیجه خاصی رو هم در بر ندارد. با انجام آن هم حال درونی خوبی را تجربه نمیکنیم و هم اگر دستاوردی داشته باشه؛ از اون دستاورد راضی نیستیم چون چندان چیز با ارزشی نیست. مثل همیشه و هر کجا سیگار کشیدن.
- و در نهایت دسته آخر کارهای درستی هستند که نیاز است آنها را انجام دهیم و حتی شاید دوستشان هم نداشته باشیم. بسته به میزان تفاوت هایی که داریم ممکن است کار متفاوتی را انجام دهیم.
آیا فقط همین است؟ یعنی من بدانم در کدام دسته هستم و مثال خودم پیدا کنم و تمام؟ خیر. پیدا کردن اینکه در کدام دسته چه کاری را انجام میدهیم تازه اول ماجراست.
انسان بر اساس نیاز، کارهای مختلفی را انجام میدهد؛ اما آیا این درست است که هر کاری را که دوست داریم، آنگونه که دوست داریم انجام دهیم؟
ابتدا نیاز است بدانیم چه کارهایی نیاز واقعی ما هستند (با روزانه سیکار نکشیدن کسی آسیب نمیبیند اما با روزانه کار نکردن قطعا آسیب را شاهد خواهیم بود).
پس از پیدا کردن نیاز، باید پاسخی کناسب به آن داد. نمیشود هر آنچه که دلمان میخواهد را انجام بدهیم و هر جوری که دلمان میخواهد رفتار کنیم. ما انسانیم و نمیتوانیم به خود و دیگران با رفتار های ناشیانه خود آسیب بزنیم.
پیدا کردن راهکار مناسب، همیشه کار آسانی نیست و حتی اغلب خود به چالشی بزرگ تبدیل میشود. در این اوضاع میتوان کلیت آن را که چه پاسخی بدهیم را بررسی کرد. ابتدا باید به چگالی آن کار رجوع کنیم و ببینیم آن کار چقدر برای ما وزن و اندازه دارد. چگالی کارها برای انسان ها متفاوت است. چرا که هرکاری برای هر فردی چرایی و دلیل متفاوت دارد. این از پیچیدگی انسان است. انسان خود یک ساختار کامل است. یک نمونه از جهانی که در آن زندگی میکند.
دلیل دیگرش نوع دیدگاه و نگرش ما انسانها نسبت به یک کار و یا یک موضوع است. هر کار یا موضوعی برای هر انسان با توجه به نگرشی که دارد تعبیر متفاوتی دارد. در اینجا لازم است ببینیم دیدگاه ما نسبت به انجام دادن و ندادن یک کار چیست. البته در اینجا به صداقت با خودمان نیاز داریم.
دلیل عمده دیگر، این است که ما هزینه لازم را برای یک کار میپردازیم یا خیر. هر کاری در این دنیا هزینه دارد از یک پلک زدن کوچک گرفته تا ساخت یک ساختمان. در ابتدا نیاز است ببینیم که اصلا میتوانیم هزینههایی که برای یک کار باید بپردازیم را محاسبه کنیم و بعد از این آیا حاظریم این هزینه را پرداخت کنیم؟
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.