چاراهی که اغلب شلوغ بود شد پاتوقمون. نه جای عجیبوغریبی بود و نه آدمای خاصی اونجا بودن. یه فلافلی که با ارفاق فراوان چند مدل ساندویچ مثل همبرگر هم میزد...
تقریبا از بچگی با غروب آفتاب رابطه خوبی داشتم. یادم میاد وقتی که کوچیک بودم، از روی پشتبوم خونمون غروب رو تماشا میکردم. تجربه اینکه رو به یک منظره باشی...
جالبترین و البته بهترین تنقلاتی که همیشه دوست داشتم چوب شور بود. یادمه بچه که بودم همیشه وقتی بهم میگفتن چی میخوای چوب شور از اصلیترین انتخابهایی بود که داشتم....