در روزهای سختی به سر میبریم و بدترین بخشش هم این است که نمیدانیم کی تمام میشود. شرایطی که در کتاب انسان در جستوجوی معنا اثر ویکتور فرانکل به وضوح در این باره گفته است.
قاعدتا ما نمیتوانیم درک کنیم چه بر سر انسانهایی که در اردوگاههای کار اجباری آمده است؛ اما این کتاب یک مشترک با زندگی امروز ما دارد. ویکتور فرانکل نویسنده کتاب موضوع آگاهی نداشتن از زمان پایان را به خوبی مطرح میکند.
در بخشی از کتاب به این اشاره میکند که دورانی حتی بدون ذرهای شرافت انسانی از سوی مسئولین اردوگاه، افراد همچنان معنایی داشتند. افراد با فکر به آزادی و دوباره در کنار خانواده قرار گرفتن، زندگی خود را به پیش میبردند.
مثلا آغاز سال نو را با خانواده و دوستان جشن میگیریم. دوباره با شادی در کشور خود زندگی میکنیم و از همه مهمتر ما در پایان سالم از این اردوگاه در تاریخ مثلا سال نو خارج میشویم.
این روند برای افراد تصویری ساخت که در قالب آن شاد و زنده در کنار خانواده در حال جشن گرفتن هستند. کار جایی خراب میشد که هر چه به تاریخ مذکور نزدیک میشدند، به این باور بیشتر میرسیدند که نمیتوانند از اینجا جان سالم به در ببرند.
نقطه اوج نیز زمانی بود که از روز مد نظر عبور میکردند و همچنان با همان وضعیت یا گاها بدتر در بستر تنبیه یا مرگ قرار داشتند. بر اساس آماری که ویکتور فرانکل به ما اعلام میکند، بعد از گذشت این تاریخها شاهد بیشترین میزان مرگومیر افراد بودهایم.
در اینجا متوجه میشویم تصویری که برای خودمان میسازیم، اگر به واقعیت نپیوندد، ممکن است به ما آسیب سنگینی وارد کند.
در طول روزهای کرونا با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم کردیم و طی ماههای گذشته انتظار داشتیم که انتهای اربیهشتماه، پایان ویروس کرونا را جشن بگیریم.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.