در ادامه این متن با معرفی کتاب اصل گرایی در خدمت شما هستم
برای شما هم پیش اومده که وقتی در حال حرکت به سمت هدفی هستید، احساس کنید قرار نیست به جایی برسید؟
یا اینکه هر روز سرتون حسابی شلوغ باشه اما کار خاصی رو انجام ندید؟
یا حتی بین زمان کار و تفریح خودتون غرق شید؟
جواب این اتفاقات اغلب در یک کلمه خلاصه میشود.
اصل گرایی
اصل گرایی یعنی یاد بگیریم کارهای کمتری انجام دهیم؛ ولی بهتر انجامشان دهیم تا بتوانیم در هر لحظه گرانبها از زندگیمان به بالاترین بازدهی ممکن برسیم.
کتاب اصل گرایی
بخشهای مختلف کتاب اصل گرایی:
این کتاب با دیدگاه هر چه کمتر بهتر نوشته شده است.
منظور از این جمله دور شدن از انجام همه کارهاست. به اعتقاد نویسنده، تقریبا همه کارها بیارزش هستند. در دنیایی که ما فرصت انتخابهای زیادی رو داریم؛ پیدا کردن کاری که واقعا انجام اون ضروری باشه به شدت برای ما سخت شده. به همین علت، اهمیت اصلگرا بودن بیشتر از اینکه یک انتخاب باشد یک باید جدایی ناپذیر از زندگی ماست.
این کتاب مستیقما به سراغ عامل اصلیای که باعث تفاوت میان افراد موفق و غیر موفق میرود. همچنین جنبههای مختلف زندگی این افراد مثل انتخابها، توجه به مسائل، نه گفتنها و به صورت جدی همه جنبه زندگی افراد پرداخته است.
در نهایت افراد رو به دو دسته اصلگرا و فرعگرا تقسیم کرده و توضیحات کاملی درباره تفاوت هر کدام داده است.
در مسیر خواندن این کتاب است که بیشتر با اصل گرایی آشنا خواهید شد و مدلی از اصلگرایی را برای زندگی خودتان خواهید یافت.
کتاب فوق برای همه افرادی که تلاش خودشان را میکنند تا به فردی تاثیرگذارتر و همچنین با کارایی بیشتری تبدیل شوند مناسب است.در ادامه بیشتر به محتوای کتاب اصل گرایی خواهم پرداخت:
- تفاوت زیادی بین غرد اصلگرا و فرعگرا وجود دارد. این تفاوت فقط زمان نیست. به این دلیل که همه انسانها در طول روز به یک میزان زمان دارند.
- اصلگرایی بیشتر از اینکه به انجام کارها تمرکز داشته باشد؛ به انجام ندادن کارها تمرکز دارد.
- اصلگراها به جای اینکه به اجبار کارشان رو انجام دهند (کاری که اغلب فرعگراها انجام میدهند)، دست به انتخاب کاری میزنند.
- اصلگراها به بررسی بیشتر انتخابهایشان توجه دارند. در حالی که فرعگرایان به فکر پیدا کردن انتخابهاب بیشتر هستند.
- فرد فرعگرا فکر میکند همه چیز حیاتی است؛ در حالی که فرد اصلگرا فکر میکند تقریبا همه چیز غیر حیاتی است.
در ادامه به بخشی از کتاب اصل گرایی پرداختم که از اینجا میتوانید بیشتر با ادبیات به کار رفته و همچنین فضای کلی کتاب ارتباط بهتری برقرار کنید.
راه و رسم فرعگرایانه این است که فکر کنید که کارهای ضروری وقتی انجام میشوند که زور پشتتان باشد. چنین روشی در انجام کارها فقط با تلاشهای ناپخته همراه است. برای انجامش جان میکنید. تقلا میکنید.
راه اصلگرایان متفاوت است. اصلگرا روالی را طراحی میکند که اعث میشود تحقق آنچه ضروری میداند به حالت پیشفرض تبدیل شود. بله، اصلگرا در بعضی موارد باز هم باید سخت کار کند، ولی هر تلاشی با داشتن روال درست به به نتایج بسیار بهتری منجر میشود.
در اینجا قصد دارم بخشی از جملات کتاب اصل گرایی را به اشتراک بگذارم.
اعتراف به اشتباه نباید مایه شرمساری شما باشد، هر چه باشد، در واقع اعتراف میکنیم که اکنون خردمندتر از گذشتهایم
اصلگرا شدن یعنی حذف کردن، خلاصهسازی و تصحیح بخشی ذاتی از برنامه روزمره زندگیمان
کار انجام شده بهتر از کار عالی است
نویسنده کتاب اصل گرایی گِرگ مک کیون که نویسنده جوان ولی به شدت تاثیرگذاری است.
این کتاب را میتوانید با همین عنوان از نشر آموخته تهیه و مطالعه کنید. ترجمهاین کتاب را دکتر بهنام شاهنگیان و مهدی مصلحی انجام دادهاند.
سلام
وقتی توضیحات شما رو خوندم یاد یه جمله از استاد عزیزم جناب دکتر پرویز درگی افتادم، ایشون استراتژی رو این جوری تعریف میکردن:
استراتژی یعنی بدونیم چه کارهایی رو انجام بدیم و چه کارهایی رو انجام ندیم؛ و اهمیت کارهایی که نباید انجام بدیم بسیار بیشتر از کارهایی هست که باید انجام بدیم.
ممنون از اینکه به کتاب خوب رو معرفی کردین.
۶
سلام دوست عزیز
اهمیت انجام ندادن بعضی کارها، حتی گاه بیشتر از انجام کاری، مهم و حیاتی است.
امیدوارم بعد از خواندن این کتاب به صورت مفصلتری در این باره صحبت کنیم.
در پایان خوشحالم از اینکه توجه شما رو بیهوده نگرفتهام.
۶