خودم با عنوان بالا زیاد درگیر بودم.
برام خیلی پیش اومده که جوری باشم که بقیه من رو تایید کنند و در مورد من قضاوت خوبی داشه باشن.
احتمالا اغلب ما این مدل شرایط رو به میزانی تجربه کردیم.
شرایطی که خواستیم کاری رو شروع کنیم اما یکی از دغدغههای اصلی قضاوت دیگران بوده.
در ادامه قصد دارم در مورد تجبره شخصی خودم با شما عزیزان بیشتر صحبت کنم.
آیا مقایسه کردن خودمان با دیگران خوب است؟
نکته مهم این سول اینه که کلی هست و نمیشه بهش جواب داد. مگر اینکه برای خودمون شفافتر شه.
سوال اینجاست که قضاوت در چه زمینهای و با چه فردی؟
وقتهایی است که در یک زمینه تخصصی با فردی که تخصصی مثل ما دارد؛ خودمان را مقایسه میکنیم.
در مقایسه تخصصی این را میدانیم که هدف از قیاس؛ ایجاد انگیزهای برای بهبود شرایط کنونی است.
ما در زندگی شخصی دائما در حال قیاس کردن خودمان با دیگران هستیم. همیشه افرادی در نظر ما وجود دارند که ما دوست داریم به سطح اونا برسیم. این نوع قیاس که البته قیاس خوبی هم هست باعث رشد ما خواهد شد. به این دلیل که هر بار مجبور به تلاش بیشتر هستیم. در این نوع قیاس اهمیت بازخورد هم به شدت بالا خواهد رفت.
قیاس با پایینتر از خود.
این حالت معمولا حس خوبی را برای ما به همراه خواهد داشت. البته نکته مهمی که نباید دست کم گرفته شود؛ محدود شدن ما به همین سطح است.
اغلب اوقاتی که خودمان را با ادمی که تخصص کمتری نسبت به ما دارد مقایسه میکنیم؛ دچار توهم زیاد دانستن خواهیم شد. این عاملی برای بهبود وضعیت و همچنین دست کشیدن از کار خواهد شد.
وقتهایی قیاس برای ما آزاردهنده است.
زمانی که به جای قیاس کردن، به سمت پیشداوری و قضاوت میرویم.
در این حالت یا از همان اول با خودمان میگیم نمیشه یا ترس این رو داریم بشه ولی نه اونجوری که دیگران از ما انتظار دارند.
بیایید با هم در قالب یک مثال این سه حالت رو بررسی کنیم.
مثلا فردی به عنوان کارمند در شرکتی استخدام میشود. بعد از گذشت چند روز و بررسی محیط کار، این فرد به این نتیجه خواهد رسید که برای تثبیت جایگاه خودش هنوز آماده نیست. اگر به فکر رسیدن به جایگاههای بالاتر باشد تصمیم خواهد گرفت چیزهای جدیدی بیاموزد.
چنین فردی احتمالا یکی از سه وضعیت زیر را تجربه خواهد کرد:
وقتی فرد بالاتر از خودش رو در سازمانی که کار میکنه میبینه، با خودش تصصمیم میگیره که به سمت کارهایی که انجام میده سوق پیدا کنه. به این ترتیب احتمالا جنبههایی که باید رشد کنه رو پیدا میکنه و انگیزه قویای برای رسیدن به فرد بالا دستی دارد (البته راه درست این کار مد نظر ما خواهد بود).
در حالت دوم به جای اینکه تلاش کنه، با خودش میگه این ادم چند ساله که اینجا هست و نمیشه به سطحی که رسیده برسم. این فرد جنس دیگهای از قیاس رو بکار برده. در واقع این فرد دچار پیشداوری شده. در ابن حالت به جای تلاش، احتمالا رشر خودش رو متوقف خواهد کرد.
در حالت سوم فرد خودش رو به قضاوت افراد محدود میکنه. همش نگران اینه که نکنه من نتونم یا راهی رو که میرم نشه اون چیزی که من میخوایم. اگه مثلا ظرف مدت ۲ ماه ۲۰ درصد بیشتر درامد نداشته باشم؛ نکنه نتونم سفرم رو برم. در قضاوت به جای اینکه از نتیجه کار راضی یا ناراضی باشیم، بیشتر از پذیرش خومان توسط دیگران راضی یا ناراضی هستیم.
- قیاس برای ما آورده خواهد داشت به شرط اینکه درست از آن استفاده کنیم
- هر زمان به این سوال برخوردید که قیاس چیز خوبی است یا نه؛ به این فکر کنید که قیاس برای چه کسی و به چه هدفی
- شکل بهتر مقایسه، قیاس با خودمان است. در این حالت هر روز خودمان را بهتر از روز قبل رشد میدهیم
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.