تقریبا از بچگی با غروب آفتاب رابطه خوبی داشتم.
یادم میاد وقتی که کوچیک بودم، از روی پشتبوم خونمون غروب رو تماشا میکردم.
تجربه اینکه رو به یک منظره باشی که هر لحظه در حال تغییر هست، یه حس وصف نشدنی رو به آدم منتقل میکنه.
یادم میاد وقتی گوشی خریده بودم یکی از تفریحات عمدهای که داشتم این بود که از غروب خورشید عکس بگیرم.
اینقدر این کار رو انجام دادم که کمکم دیگه میدونستم اواخر اسفند تا اواسط اردیبهشت قشنگترین غروب رو در شهرمون داریم.
کمکم از فضای خونه دور شدم اما این حس در من موند.
آسمون رو به این دلیل دوست دارم که فضای نقاشی لحظهای است.
به این معنی که هر لحظه شکل جدیدی رو به خودش میگیره.
این فضا وقتی بهتر میشه که ابر هم با اون درگیر باشه.
برای خودم یکی از قشنگترین منظرهها وقتی هست که داری به آسمون یه دشت پر از ابر توی لحظه غروب نگاه میکنی.
این خاطرهبازی با آسمون رو هنوز هم دارم و باز هم ادامش خواهم داد. بهم حس عجیبی میده که عالیه برام.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.