وجود نقشه برای هر طرح و پروژهای از مواردی است که غیرقابل جایگزین است.
برای تولید یک گیره لباس تا ساخت خانه ما به نقشه نیاز خواهیم داشت.
وجود نقشه در همهجا الزاماً چیز خوبی نیست.
تجربههای جدید
به این فکر کنید که قبل از حضور اپل، شرکت دیگهای وجود داشت که همین محصولات رو با همین کیفیت عرضه میکرد.
یا قبل از دیجیکالا، شرکت دیگهای در این مقیاس کار ارائه محصول رو به ما انجام میداد.
آیا حاضر بودیم اپل شماره دو و یا دیجیکالای جدیدی رو ببینیم؟
در اینجا سؤالی که مطرح است اینه که پس رقیبان چی؟
نکته مهم در مورد رقیبان این است که مزیت رقابتی خودشان را دارند. رقیبان این دو شرکت و سایر شرکتها به واسطه تفاوت خودشون هست که میتونن پایدار بمونن.
نمیتونید کسی رو پیدا کنید که آیفون رو از شرکت دیگه با همین مدل و با همین قیمت خریدار باشه.
اگه محصول مشابه، طراحی و کارکرد مشابه و همچنین قیمت مشابه داشته باشد؛ چه آوردهای داره که از شرکت دوم تهیش کنیم؟
راهی رو که دیگران رفتهاند که هست. ما چه راه جدیدی رو داریم؟
به عبارتی ما چه نقشه از پیش کشیده نشدهای داریم؟
همه بحث به داشتن و یا نداشتن نقشه جدید ختم نخواهد شد. در ادامه دو موضوع رو با هم بررسی خواهیم کرد
نمونههای کپی
برای مثال در اینجا از دیجیکالا استفاده میکنم.
وقتی که دیجیکالا به وجود اومد و این ایده در حال بزرگ شدن بود؛ شرکتهای زیادی بودند که خواستند مثل اون عمل کنند.
شما در هر شهری که باشید کافیشاپهایی هستند که خیلی خوبن.
کسانی هم بودند که با کپی کردن اشتباه هم خودشون کار رو بد ارائه کردند و هم اون فرد دیگه کارش مثل قبل خاص نیست.
مثلاً شیک خاصی و یا ترکیبی از بستنی یا کیک رو جوری ارائه میکرده که بیرقیب بوده.
رقیبهای این کسبوکار به جای اینکه مزیت رقابی خاص خودشون رو داشته باشن دست به کپی زدند.
- اگر نقشه وجود داشت به احتمال زیاد امسال شرکتهایی مثل اپل و دیجیکالا رو نداشتیم.
- کاری که کپی باشه برای مدت کم خیلی خوب جواب میده اما در بلندمدت آوردههایی که داشت؛ کمکم رنگ میبازند.
- حتما نباید کار خیلی بزرگی باشه. این اصل برای کارهای کوچک و بزرگ زندگی ما است.
- نقشهای از پیش داشتن با کپی بودن همخوانی نزدیکی داره و از طرفی هر چه نقشه بیشتر برای ما باشه به اصل بودن نزدیکتریم.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.