برای ما انسانها بحث انتخاب خیلی مهمه. این اهمیت از اونجا اهمیت دوچندانی به خودش میگیره که قرار هست در طول زندگی محدودمان؛ بهترینی که می توانیم را داشته باشیم. از این جهت بحث انتخاب به صورت جدی خودش رو مطرح میکند.
در ادامه قصد دارم بیشتر در مورد انتخابهایی که در طول زندگی داریم؛ صحبت کنم.
همه ما در هر لحظه، انتخابهایی داریم که بدون آنها نمیتوانیم از پس زندگی پیچیده خود برآییم. زندگی هر یک از ما سرشار است از انتخابهای بزرگ و کوچک، انتخابهایی پر اهمیت و یا با اهمیت کم و حتی انتخابهایی که به ضرر ما تمام میشوند. مجموع این انتخابهاست که به ما و زندگی ما شکل میدهند. در اینجا دوست دارم قدری در مورد انتخابهای بزرگ زندگی صحبت کنم.
الویت این انتخابها بسته به هر فرد متفاوت خواهد بود؛ اما میشه اینطور برداشت کرد که درصد بیشتری از انتخابهای ما در همین دسته قرار خواهد گرفت. داشتن شغلی که دوستش داریم، انتخاب شریک زندگی، انتخاب کشور و یا شهر زندگی و غیره که دسته بزرگتری از انتخابها هستند و نیاز اساسی به انتخابی هوشمندانه دارند. در ادامه ممکنه سوالتی پیش بیاد که به صورت جدیتری آنها را با هم مرور خواهیم کرد.
از کجا بدونیم انتخاب خوبی داشتهایم؟
وقتی به مفهوم انتخاب نگاه دقیقتری داریم دو نکته اساسی رو شاهد هستیم.
اول اینکه انتخاب من باید بیشترین جواب رو به ارزشهایی که من قرار هست زندگی کنم داشته باشه.
دوم اینکه باید این نکته رو به یاد داشته باشم که انتخاب من یعنی عدم انتخاب گزینههای دیگه.
اگر موافق باشید با هم یک مثال رو مرور کنیم.
در ذهن خود فردی رو تصور کنید که در حال فکر برای آیندهاش است و امسال باید خودش رو برای انتخاب رشته در ادامه سالهای تحصیلش آماده کنه (در اینجا به بد بودن و یا خوب بودن نظام نقد پذیر آموزشی کار نداریم). قبل از انتخاب بر اساس بازار کار این رشته یا استعداد، باید بدونه که در ادامه زندگیش قرار هست چه کسی رو زندگی کنه. به بیانی علاوه بر شناخت از اینکه من که هستم، باید زمینههایی از من که خواهم شد رو هم داشته باشه. به این ترتیب میتواند با خیال راحتتری انتخابی رو داشته باشه که ارزشهایی که قرار است زندگی کنه رو در بر داشته باشه.
مجددا فرد بالا رو در نظر بگیرید. مثلا این فرد بعد از کلی بالا و پایین رشته تاریخ را انتخاب کرده. این یعنی دیگه از انتخاب سایر رشتههای پزشکی و مهندسی صرف نظر کرده. حالا اگه انتخابش اون رو به ارزش هاش نزدیک کنه؛ میتونیم چنین برداشتی رو داشته باشیم که انتخاب خوبی رو داشته.
**این نکته رو هم فراموش نکنیم که عوامل بسیار زیادی در انتخاب ما نقش دارند. عواملی مثل تاثیر محیط تا انتخابهای سایربن ( مثلا والدین)، تیپ شخصیتی هر فرد، علاقه و استعداد فرد و کیل عوامل دیگه که سهم قابل توجهی رو در انتخاب نهایی دارند. در اینجا تاکید بر ارزشهای فرد هست که فکر میکنم بیشترین اهمیت رو داشته باشه.
اینکه ما انتخابی درست داشته باشیم یک موضوع هست و اینکه این انتخاب چه هزینههایی دارد هم طرف دیگر قضیه رو شکل میده. به نظرم زمان مناسبی هست که به سراغ سوال بعدی بریم.
برای انتخابمان چقدر باید هزینه بدهیم؟
قبل از پاسخ به این سوال، اول ببینیم چه نوع هزینهای رو باید بدیم. به همین دلیل بد نیست نگاهی به جنس هزینهها داشته باشیم.
هزینه ما گاهی مالی است. مثلا برای یادگیری مهارتی خاص نزد یک مدرس، باید پول پرداخت کنیم. به نظرم این نوع هزینه بیشترین نوعی که هست که باهاش درگیر بودیم. همچنین میشه به زمان هم اشاره کرد. برای یادگیری و یا رسیدن به انتخابی که داشتیم باید هزینه زمانی اون رو هم پرداخت کنیم.
اگر بخواهیم موارد بیشتری رو با هم مرور کنیم؛ قطعا به مواردی مثل میزان تمرکزی که نیاز هست، توجه، صبر و حتی استمرار در تمرین هم خواهیم رسید. بسته به نوع انتخابمان و نوع کاری که میکنیم هزینهها برای هر فرد متفاوت است.
بعد از اینکه انتخاب کردیم که باید چکار کنیم و با هزینههایی که باید بپردازیم بیشتر آشنا شدیم؛ سوالی که باید از خودمان برسیم چیزی شبیه به سوال زیر خواهد بود.
آیا حاظر به پرداخت هزینههایمان هستیم؟
عوامل خیلی زیادی هستند که باعث شوند کاری رو که باید انجام بدیم رو انجام ندیم. باز بد نیست یکم به این عوامل بپردازیم و در پایان برای جمعبندی با هم باشیم.
- داشتن تصویری شفاف از آنچه قرار است شویم: بیشک نداشتن تصویری از آینده، یا تصویری شفاف از آینده موجب این میشه که نتونم براورد درستی داشته باشیم که بخوایم تصمیمی بگیریم برای انجام دادن یا ندادن کار. نداشتن تصویر شفاف از آینده، مثل سفر به مقصد نامعلوم است. از دل شهر میزنیم بیرون اما نمیدونیم قراره کجا بریم. در اینکه در نهایت به شهری یا جایی خواهیم رسید شکی نیست؛ اما اونجا چقدر شبیه به جایی هست که ما دوستش داریم؟
- داشتن صبر: یکی از اصلیترین لازمههای رسیدن به خواستهها، بی شک داشتن صبر است؛ اما به تنهایی کافی نیست. خیلی از افراد منتظر هستند که باز دلار بشه قیمت قبل تا باز کاری کنند. در اینجا منظور از صبر ایستادن نیست، بلکه صبری همراه با تلاش و استمرار در رسیدن به آنچه خواستهایم است.
- استمرار در انجام کار: همه ما این رو میدونیم و یا زیاد شنیدیم که اگه چیزی رو میخوای باید براش تلاش کنی. این کار میتونه فروش بیشتر یک مجموعه باشه و یا یک تمرین ساده صداسازی. در هر کاری و با هر درجه اهمیتی، استمرار و تمرین مداوم به شدت مهمه.
- به تعویق انداختن کارها: تعویق در انجام کارهایی که باید انجام بدیم صدمات زیادی به ما میزنه. از مهمترین اونا میشه به رها کردن یک کار اشاره کرد. این رها کردن رابطه مستقیمی با مورد اول یعنی داشتن تصویر شفاف از آینده داره.
میشه برای این نوشته نتیجهگیریای از این جنس نوشت.
- اگه واقعا نمیدونید قرار هست به کجا برسید، امکان رسیدن شما به شدت کم خواند بود. توصیه میکنم یکبار دیگه با خودتون مرور کنید که در ادامه زندگی چه کسی خواهید شد.
- امیدوارم شما از دسته افرادی باشید که با وسواس زیادی منابع آموزشی خودتون رو انتخاب میکنید. به این علت که در مسیر رسیدن به انتخابهای بزرگ زندگی؛ به شدت به آموزش نیاز خواهیم داشت.
- قدرت تمرین رو دست کم نگیرین و هرچقدر هم که با اونی که می خواید فاصله دارید نترسید و تمرین خودتون رو با جدیت ادامه بدید. البته قبلش بهتره از این موضوع اطمینان حاصل کنید که تمرینی که انجام میدهید شما را به آنچه میخواهید میرساند.
- تا حد امکان کارهاتون رو به تعویق نندازید و اگر دفعات زیادی یک کار رو به تعویق میاندازید بد نیست مجددا به آنچه قرار هست برسید یا بشوید فکر کنید.
- نکته خیلی مهم دیگه اینکه جنس هزینههای خودتون رو بشناسین و بعد از اینکه به این سوال پاسخ داید که آیا حاضرید هزینههای انتخاب خودتون رو بپردازید؛ در پرداخت هزینه و انجام اون کار لحظهای غافل نشید.
- در نهایت همه چیز به انتخابهای ما باز میگردد، حتی خواندن و عمل کردن به همین پست.
**در پایان توصیه میکنم به مطالب محدود در اینجا بسنده نکنید و حتما از منابع دیگری هم استفاده کنید. علت این موضوع هم این است که توضیحات بنده صرفا جهت آشنایی و تفکر است.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.