برای خیلی از ما پیش اومده که به کلاس زبان رفتیم اما الان چیزی یادمون نیست. یا تا سال گذشته با یک نرمافزار کار میکردیم اما الان کیفیت گذشته رو ندارم.
اتفاقات مختلفی باعث کاهش سطح مهارت ما میشوند. وقتی به مهارتی دست پیدا میکنیم، به شدت مستعد از دست دادن سطح مهارتمان هستیم.
عوامل زیادی هستند که باعث میشوند از سطحی که داریم فاصله بگیریم.
در ادامه به صورت خلاصه به بعضی از آنها خواهم پرداخت.
عدم توجه کافی به تمرین
در این حالت صرفا به یادگیری بسنده میکینم و وقتی حرفی از تمرین پیش میاد اون رو خیلی جدی نمیگیریم. تمرین باعث تسلط بر موضوع میشه. یه بیانی با تمرین هست که مهارت شکل خواهد گرفت.
وقتی که تمرین کافی نداریم،به جای داشتن حس خوب از یک مهارت، استرس زیادی رو تحمل خواهیم کرد.
وقتی هنوز به تسلط نرسیدیم، این ترس رو با خودمون داریم که من نمیتونم انجامش بدم. در این حالت به سمت کارهای نه چندان مهم متمایل خواهیم شد.
وقفه انداختن در مسیر یادگیری مهارت
برا دونستن اهمیت این موضوع بد نیست با هم یک مثال رو مرور کنیم.
فرض کنید فردی در باشگاه ورزشی ثبتنام کرده. از همین رو برنامه هفتگیای رو داره که باید طبق اون پیش بره. برنامهای که بعد از گذروندن چند ماه یا حتی چند سال قراره از خودش فردی با مهارت بالا در زمینه ورزشیای که انتخاب کرده بسازه.
اساس این کار زمانی معنا پیدا میکنه که تکتک عضلههای بدن این فرد در این مدت تحت شعاع این تمرینات باشند.
وقتی از این فضا یکم فاصله بگیره، هم خودش و هم اطرافیان اون فرد، ابتدا شاهد توقف و بعد تنزل عضلاتش خواهند بود.
در مسیری که برای یادگیری یک مهارت هستیم باید وسواس شدیدی رو برای عدم وقفه انداختن در کارمان داشته باشیم.
ترس از بازگشت
بسیاری از افراد که طی مدتی در یک مهارت خوب بودند و بنا به هر دلیلی الان افت داشتند؛ بشدت شرایط سختی رو پیش رو خواهند داشت.
دلیلش هم خیلی چیزا می تونه باشه، اما به نظر خودم دلیلی از جنس حوصله نداشتن و قضاوت است.
وقتی قراره دوباره کاری رو انجام بدیم، ا اینکه دوباره همون کارها رو قرار هست انجام بدیم تا به سطح قبلی خودمون برسیم؛ حس خوبی رو نخواهیم داشت. بهتره بگم حوصله انجام این کار خارج از حوصله ما خواهد بود. بنابراین برای انجامش هزینه بیشتری رو خواهیم پرداخت.
قضاوت هم اینجا دخیل خواهد شد. وقتی سختی به دست آوردن کاری خیلی سخت باشه، اغلب دوست داریم خودمون رو قانع کنیم که نمیشه. این نشدنی که به خودمون میگیم و بهش باور داریم از روی قضاوت قبل از عمل کردن میاد. باعث میشه از مسیری که داریم فاصله بگیریم و حتی برای برگشت هم کار سختتری رو پیش رو داشته باشیم.
دلایل خیلی زیادی هستند که میشه اینجا نام برد. به نظر خودم این حجم از گفتن کفایت خواهد کرد. به این دلیل که هدف من رفتن به سمت فکر کردن است تا نتیجه گرفتن.
یکی از کارهایی که به شدت بهش علاقه دارم اینه که بتونم سرنخ خوبی رو به کسی بدم که ادامه راه رو خودش میره. از این موضوع خیلی خوشحال خواهم شد.
در پایان از شما عزیزان دو خواسته دارم
اول اینکه یک بار به دلایل افت مهارتهای خودتون فکر کنید و بعد راهحلی برای بهبودش بدید. قطعا یکی از اثربخشترین کارهایی که برای خودتون میتونید انجام بدید پیدا کردن این مدل سوالهاست. مهمتر از اون دادن جواب خوب به سوالی هست که پیدا کردید.
دوم اینکه حتما بیشتر و بیشتر تحقیق کنید و به صحبتهای کوتاه بنده کفایت نکنید.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.